فرصت ها
هنر گوش دادن را خوب فرا بگیرید فرصت ها گاهی به آهستگی در می زنند.(ویل کارنگی)
نویسنده: فائزه ׀ تاریخ: شنبه 1 بهمن 1390برچسب: , ׀ موضوع: <-PostCategory->
׀
امید و صال
هزار دشمنم ار می کنند قصد علاک
گرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک
مرا امید وصل تو زنده می دارد
و گرنه هر دمم از هجر تست بیم هلاک
نفس نفس اگر از باد نشنوم بویت
زمان زمان چو گل از غم کنم گریبان چاک
نویسنده: فائزه ׀ تاریخ: سه شنبه 27 دی 1390برچسب: , ׀ موضوع: <-PostCategory->
׀
تشنه لب
لعل سیراب به خون تشنه لب یار من است وز پی دیدن او دادن جان کار من است
شرم از ان چشم سیه بادش و مژگان دراز هر که دل بردن او دید و در انکار من است
بنده طالع خویشم که درین قحط وفا عشق ان لولی سرمست خریدار من است
طلبه عطر گل و زلف عبیر افشانش فیض یک شمه ز بوی خوش عطار من است
شربت قند و گلاب از لب یارم فرمود نرگس او که طبیب دل بیمار من است
انکه در طرز غزل نکته بحافظ آموخت یار شیرین سخن نادره گفتار من است
نویسنده: فائزه ׀ تاریخ: سه شنبه 27 دی 1390برچسب: , ׀ موضوع: <-PostCategory->
׀
کار بشر
کار بشر این است که فردا را به امروز و امروز را به دیروز تبدیل می کند.
(شکسپیر)
نویسنده: فائزه ׀ تاریخ: شنبه 17 دی 1390برچسب: , ׀ موضوع: <-PostCategory->
׀
پنج گوهر
پنج چیز را قبل از پنج چیز غنیمت شمار :
جوانی را قبل از پیری
سلامتی را پیش از بیماری
بی نیازی را پیش لز تهی دستی
آسودگی را پیش از گرفتاری
وزندگی را پیش از مرگ.(حضرت محمد)
نویسنده: فائزه ׀ تاریخ: پنج شنبه 15 دی 1390برچسب: , ׀ موضوع: <-PostCategory->
׀
الصلاه
دل به عشق یار بنهادیم و گفتیم الصلا
تا ملک گوید صلا و حق بخواند الصلا
عود ما جز بر دل آتش نگرددنرم و راست
ما نهادیم و ملک میخواند و حق گفت الصلا (شائق)
نویسنده: فائزه ׀ تاریخ: چهار شنبه 14 دی 1390برچسب: , ׀ موضوع: <-PostCategory->
׀
رحیم و رجیم
از باغ می برند چراغانی ات کنند
تا کاج جشن های زمستانی ات کنند
یوسف به این رها شدن از چاه دل مبند
این بار می برند که زندانی ات کنند
یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست
از نقطه ای بترس که شیطانی ات کنند
آب طلب نکرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانه ای ست که قربانی ات کنند(فاضل نظری)
نویسنده: فائزه ׀ تاریخ: چهار شنبه 14 دی 1390برچسب: , ׀ موضوع: <-PostCategory->
׀
باد و آب و آتش
آب سر بالا نمی رود و آتش سرازیر نمی سوزد
خاک جز به تعادل ساکن نمی شود وباد جز به پریشانی به پا نمی خیزد
و انسان به طبیعت سقوط می کند به غضب مدعی می شود و با وهم
گمراه می گردد امابه عقل اقرار می کند و به دل جاری می شود . (شائق)
نویسنده: فائزه ׀ تاریخ: چهار شنبه 14 دی 1390برچسب: , ׀ موضوع: <-PostCategory->
׀
طالب خود
پیری را دیدم سرگردان در مجلس لهو میان جمع رقاصان بدآهنگ می چرخید وجمع موزون آنان را برهم میزد حاضرین برآشفتند و من او را از جمع آنان به کناری کشیدم و گفتم:ای شیخ این فعلی است ناروا و به دور از منزلت شما
آهی کشید وگفت:عزیزی داشتم گرامی اما بی نهایت نادان او را یاری بود از این قماش روزی به نیرنگی متفق شدند و او را گم کردم از این رو در پی عزیزم با اهل این مجالس سر می کنم.(شائق)
نویسنده: فائزه ׀ تاریخ: چهار شنبه 14 دی 1390برچسب: , ׀ موضوع: <-PostCategory->
׀
احد
در مزرعه آفتاب گردان به یقین در یافتم که همه پنجره ها رو به آفتابند.
(شائق)
نویسنده: فائزه ׀ تاریخ: چهار شنبه 14 دی 1390برچسب: , ׀ موضوع: <-PostCategory->
׀
انسان وارسته
تا بدان جا از کینه و حسادت و طبیعتت دور شو که جسمت را به روحت حمل کنی تا اگر به سهو پای بر موری نهادی سنگینی ات او را نیازارد.(شائق)
نویسنده: فائزه ׀ تاریخ: چهار شنبه 14 دی 1390برچسب: , ׀ موضوع: <-PostCategory->
׀
سه تن ...
سه تن در سه چیز غرق شدند:
قارون در خاک
فرعون در آب
و محمد(ص) در نور(شائق)
نویسنده: فائزه ׀ تاریخ: چهار شنبه 14 دی 1390برچسب: , ׀ موضوع: <-PostCategory->
׀
صفحه قبل 2 3 4 5 ... 7 صفحه بعد
CopyRight| 2009 , shamimebavarha.LoxBlog.Com , All Rights Reserved Powered By
LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin .COM